گزارش بازدید وب سایت :

کاربران آنلاین : ۱۰ نفر

تعداد بازدید های امروز : ۶۴۱ مورد

تعداد بازدید های دیروز : ۷۷۹ مورد

تعداد بازدید های هفته : ۵۴۲۷ مورد

تعداد بازدید های کل : ۱۹۶۲۸۷۴ مورد

پر بازدید ترین روز : ١٤٠١/٩/٥ - ۳۱۸۷ مورد

نابینایی که معلم شد

چهارشنبه ١٠ اردیبهشت ١٣٩٣ ساعت ١٠:٥٦ ق.ظ   ( بازدید : 1021 نفر )


 نیمه  بهار ۱۳۴۲ در یک خانواده ساده در شهرستان نجف آباد، دیده به جهان گشود، نامش را ید الله نهادند و به دلیل ضعف بینایی بسیار نگران آینده اش بودند. بیماری ارثی آب سیاه چشمان او را در خرداد ماه ۱۳۵۰ به طور کلی از او ربود و دیگر دیدگانش از لذت تماشای گل های بهاریکه بسیار دوستشان می داشت محروم ماند.

     پدرش به کار بنّایی مشغول بود و تمامی تلاشش را برای مداوای بیماری او صرف کرده بود، اما حتی همان اندک بینایی را که در دوران کودکی داشت، برایش باقی نماند.

    مادرش می گوید: وقتی در خردسالی او را برای معاینه به اصفهان می بردم، از دیدن افراد معلول که به تکدی مشغول بودند دلم می گرفت و همیشه از خداوند می خواستم که کاری کند تا فرزندم چنین سرنوشت رقّت باری نداشته باشد. بی گمان همین دعای مادر نیز بهترین توشه  راه پر آسیب و زندگی سختش گردید و او را به بوستانی برد، که شمیم عنبرینش جان کودک را طراوت بهاران بخشید و دریچه  قلبش را به روی ریحانه های خوشبوی اندیشه و دانش گشود.

    ید الله در سن ده سالگی به آموزشگاه نابینایان ابابصیر اصفهان رفت و دوران تحصیل را در کنار همنوعان نابینایش آغاز کرد. نخست در مدرسه ی ابابصیر و پس از آن در مدرسه راهنمایی احمدیه  اصفهان. دو سال اول دوره  متوسطه را در دبیرستان های سید جمال الدین اسد آبادی و هراتی در اصفهان به سر برد و دو سال آخر دبیرستان را نیز در دبیرستان علامه طباطبایی شهرستان نجف آباد در رشته  اقتصاد گذراند

در آزمون سراسری ۱۳۶۲ رشته  ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان را برای ادامه تحصیل برگزید و همراه با سایر افراد بینا به آن مشغول شد.

او درگفت وگوبامجله دلتای مثبت،تمام توفیقات خود را در مراحل مختلف تحصیل مرهون لطف همیشگی الهی می داند و معتقد است:      

«اگر دست مهربان ایزدی پدر و مادری پر مهر و مشفق و برادران و خواهرانی حساس به من عطا نمی کرد، بی گمان هرگز راه به جایی نمی بردم

    برادر بزرگش ،مهدی، که در سال ۱۳۶۲ در جنگ تحمیلی به عنوان یکی از سرداران اسلام شربت شهادت نوشید،در دوره  ابتدایی و متوسطه با خواندن کتاب برای او، ید الله را با دنیای خرد و اندیشه و مبانی عقیدتی اسلام آشنا کرد، تا حدی که ذهن کوچک او با اندیشه های بزرگان انس گرفت و آن چه امروز دارد سرمایه ای است که از مطالعه کتاب های فراوان به یاری برادر شهیدش در آن دوران اندوخته است.

    هم زمان با قبولی در دانشگاه، به عنوان معلم حق التدریس در آموزش و پرورش استثنایی کلاس نابینایان را در شهرستان نجف آباد راه اندازی کرد. پس از فراغت از تحصیل به عنوان دبیر ادبیات در مجتمع آموزشی ابابصیر به تدریس پرداخت. در سال ۱۳۷۰ موفق به ورود به مقطع کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد شد

    قرب علی نقش اعضای خانواده اش را در تمامی مراحل زندگی تعیین کننده  می داند. همسر و فرزندان شکیبا و پر مهری که در همه حال یار و مددکار او هستند و او به پشتوانه آن همه صمیمیت است که جسارت هر کاری را دارد.  طبق گفته او، وظیفه شغلی وی به سه بخش تقسیم می شود: تدریس در آموزشگاه نابینایان، تدریس ادبیات در مدارس عادی شهرستان نجف آباد و سرکشی به دانش آموزان نابینا که در مدارس عادی به صورت تلفیقی به تحصیل اشتغال دارند. او همواره تلاش خود را برای توفیق دانش آموزانش مبذول می داشت و بیش از آن که رابطه  اداری معلمی و شاگردی بینشان حاکم باشد، صمیمیتی همراه با احترام و رعایت حق معلمی و شاگردی بین آن ها برقرار است. صمیمیتی که هنوز هم با شاگردان دیرینه دارد و از آن لذت می برد. او رمز موفقیتش را در این دوستی ها دو چیز 

می داند: احترام متقابل و صراحت لهجه.

    یکی از مفیدترین و لذت بخشترین مراحل کار قرب علی، تدریس او به برادران جانباز بوده است. او حدود هشت سال به آموزش نابینایان جانباز شهرستان نجف آباد پرداخت. در این میان می توان به دو برادر جانباز اشاره کرد که یکی علاوه بر نابینایی، هر دو دستش از بالای مچ قطع بود و برادر دیگر نیز علاوه بر محرومیت از چشم ،قطع نخاع بود که می بایست با هر دوی آن ها تمامی دروس را به طور شفاهی تمرین و تکرار نمود. او دروس ادبیات، عربی و زبان انگلیسی دوره دبیرستان را با آنان کار می کرد. قرب علی این زمان از خدمت خود را بهترین دوره ها می داند. نه به این خاطر که معلم این دو جانباز بود، بلکه به این دلیل که آن دو درس هایی به او دادند که هرگز در هیچ کتابی بدان دست نیافته بود. درس همت و اراده و مردانگی. درس ایثار و پایداری. درس مقاومت در برابر مشکلات و مصائب. هم اکنون یکی از این دو برادر فارغ التحصیل کارشناسی ارشد تاریخ دانشگاه اصفهان است و برادر دیگر با مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی.

    او بیش از یک صد حلقه نوار کاست آموزشی از متون ادب دبیرستان را برای دانش آموزان نابینا تهیه کرده است تا دانش آموزان نابینا که از یاد داشت مطالب متنوع در کلاس های عادی محرومند بتوانند با بهره گیری از این گنجینه، بر توشه علمی خویش بیفزایند.

     از کار های تحقیقی او که مراحل پایانی خود را می گذراند، کتاب آموزش کوتاه نویسی انگلیسی است که آن را برای آموختن کوتاه نویسی انگلیسی به نابینایان به شیوه  خود آموز تهیه نموده است.

 از به یاد ماندنی ترین خاطره هایش حکایت صمیمیت و صداقت دانش آموزان بینا در دبیرستان حضرت فاطمه سلام الله علیها در نجف آباد است. دانش آموزان نباید معلم را فردی ناامید و دلخسته بنگرند. گرچه سختی ها فراوان است، اما کلاس عرصه نمایش آن نیست. وقتی وارد کلاس می شوید باید فقط اندیشه  شما بالندگی دانش آموز باشد. تفکری که همه  معلمان را به سر منزل مقصود می رساند.یدالله درسال1388معلم نمونه کشوری شد

 

 


منبع : دانشکده پرستاری و مامایی چاپ مطلب ارسال خبر به دوستان





رتبه بندی شما به مطلب فوق:


دیدگاه‌ها 0 نظر

این مطلب فاقد نظر می باشد.



















جستجو
نحوه نوشتن نامه اداری (۹۰۷۴۸ بازدید)
سامانه فیش حقوقی (۳۹۱۲۶ بازدید)

برای مشاهده اوقات شرعی کلیک نمایید ...