شهادت امام حسن مجتبی ( ع )
رحلت اندوه بار نبی مکرم اسلام رحلت اندوه بار نبی مکرم اسلام (ع )حضرت محمد و شهادت حضرت امام حسن مجتبی( ع ) تسلیت باد.
![](/thumbnail/550-309/uploads/oldfiles/Uploaded/Users/2/36/8544978.jpg)
تواضع، فروتنی، خدا ترسی، روابط حسنه، احترام متقابل و کمک به بینوایان از ابعاد برجسته زندگی آن سرور جوانان بهشتی است. آن بزرگوار بازویی علمی، قضایی، و نیرویی بسیار کارآمد برای حکومت علوی و شخص امیرمؤمنان(ع) بوده است.
فارس: امام حسن(ع) از جمله کسانی بود که از آغاز تا پایان به دفاع از حریم رهبری پرداخت و در جنگهای جمل، صفین و نهروان فعالانه شرکت جست و در بسیج نیروها از کوفه برای مقابله با فتنه طلحه و زبیر، گامهای بسیار مثبت و مؤثری برداشت.
هر چند زندگی پر رنج و محنت امام، پر از مسائل و دشواریها است، اما مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در یادداشتی به جایگاه علمی امام مجتبی(ع) از منظر جد بزرگوار و پدر گرامیشان پرداخته است که در ادامه میآید:
* امام حسن(ع) در نگاه پیامبر(ص)
امام حسن مجتبی(ع) کودک بود که پیامبر بزرگوار اسلام از او به عظمت و بزرگی یاد میکرد. به یقین این برخوردهای محبت آمیز که هیچ گاه در زمان خاص و یا در محدوده خاصی ابراز نمیشد، نشان دهنده این بود که آن حضرت می خواست نقاب از چهره امام حسن(ع) کنار زده و شخصیت والای او را بیش از پیش، به مسلمانان معرفی کند.
مؤرخان نوشتهاند که: روزی رسول خدا(ص) ضمن اظهار محبت به امام حسن مجتبی(ع) فرمود: همانا حسن ریحانه من است و این فرزندم سید و بزرگ است و به زودی خداوند به دست او بین دو گروه مسلمان، صلح بر قرار خواهد کرد.(1) ناگفته نماند که این سخن، یک پیشگویی از رسول خدا(ص) بود که در آینده بین دو گروه از مسلمانان جنگ و خونریزی خواهد شد و امام حسن(ع) بین آن دو صلح و دوستی برقرار خواهد کرد.
طبق نقل تاریخ، امام حسن مجتبی(ع) با مشاهده خیانت یاران و فراهم نبودن زمینه جنگ با معاویه، خیر و صلاح امت را در این دیدند که از درگیر شدن با معاویه خودداری کرده و با صلح پیشنهادی معاویه، موافقت کنند؛ و در اثر این صلح، هم مسلمانان را از شر هجوم خارجیان نجات دادند و هم از جنگ و خونریزی جلوگیری کردند.(2)
ماجرایی از حذیفه نقل شده است که شخصیت آن حضرت را نزد پیامبر(ص) بیشتر معرفی میکند: آمده است ناگاه مرد عربی، چماق به دست وارد شد و فریاد برآورد: کدام یک از شما محمد هستید؟ یاران رسول خدا، با ناراحتی جلو رفته و گفتند: چه میخواهی؟ رسول خدا(ص) فرمود: آرام بگیرید، مرد عرب خطاب به پیامبر(ص) گفت: تو را دشمن داشتم و اکنون دشمنی من نسبت به تو بیشتر شد. تو ادعای رسالت و پیامبری کردهای، دلیل و برهانت چیست؟، حضرت فرمود: چنانچه مایل باشی، عضوی از اعضای من به تو خبر دهد که برهان و دلیلم روشنتر خواهد بود.
مرد عرب گفت: مگر عضو انسان هم سخن میگوید؟ پیامبر(ص) فرمود: آری! حسن جان! برخیز، مرد عرب که گمان میکرد، پیامبر(ص) او را مسخره میکند، گفت: خود از عهده پاسخگویی بر نمیآیی، خردسالی را از جای بلند میکنی تا با من صحبت کند؟! رسول خدا(ص) فرمود: به زودی او را آگاه به خواستههای خویش خواهی یافت.
امام حسن مجتبی(ع) از جای برخاست و از وضعیت آن مرد عرب و چگونگی گرفتاری وی در بین راه سخن گفت، به گونهای که باعث تعجب و حیرت او شده و گفت: ای پسر! تو این مطالب را از کجا میدانی ؟! تو اسرار دل مرا بر ملا ساختی گویی همراه من بودهای، مگر تو غیب می دانی؟! آنگاه مسلمان شد.(3).
راستی که امام حسن(ع) با این بیانات، برهان و دلیل نبوت پیامبر اسلام(ص) بوده است، چرا که این عضو کوچک پیامبر آن قدر از خود دانش نشان داد که دشمن را وادار به تسلیم و اسلام کرد.